کنایه از فاسق و فاجر و ظالم و محیل و گناهکار، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : مکاره ای است اندر خشم، سیاه کاره ای سپیدچشم، (جهانگشای جوینی)، بیا بمیکده و چهره ارغوانی کن مرو بصومعه کآنجا سیاه کارانند، حافظ، جانا روا مدار که بی هیچ موجبی چشم سیاه کار تو خونم هدر کند، ابن یمین (از آنندراج)
کنایه از فاسق و فاجر و ظالم و محیل و گناهکار، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : مکاره ای است اندر خشم، سیاه کاره ای سپیدچشم، (جهانگشای جوینی)، بیا بمیکده و چهره ارغوانی کن مرو بصومعه کآنجا سیاه کارانند، حافظ، جانا روا مدار که بی هیچ موجبی چشم سیاه کار تو خونم هدر کند، ابن یمین (از آنندراج)
سیاه رنگ باشد چه چرده به معنی رنگ و لون است. (برهان) (آنندراج). آنکه رنگش بسبزی زند. (شرفنامه). تار. اسمر. گندمگون. سیاه رنگ. (ناظم الاطباء) : محمد بن جریر رحمهاﷲ علیه گفت که سرخ و سفید بود و گروهی گویند سیاه چرده بود. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی). بساق پای چو کلک و سیاه چرده چو شلک ورا نه مال و نه ملک و ورا نه خویش و تبار. سوزنی. ای پیک پی خجسته چه نامی فدیت لک هرگز سیاه چرده ندیدم بدین نمک. حافظ
سیاه رنگ باشد چه چرده به معنی رنگ و لون است. (برهان) (آنندراج). آنکه رنگش بسبزی زند. (شرفنامه). تار. اسمر. گندمگون. سیاه رنگ. (ناظم الاطباء) : محمد بن جریر رحمهاﷲ علیه گفت که سرخ و سفید بود و گروهی گویند سیاه چرده بود. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی). بساق پای چو کلک و سیاه چرده چو شلک ورا نه مال و نه ملک و ورا نه خویش و تبار. سوزنی. ای پیک پی خجسته چه نامی فدیت لک هرگز سیاه چرده ندیدم بدین نمک. حافظ